متدولوژی رایدانا برای استقرار سیستم Cyber ERP برگرفته شده از متودولوژی AIM شرکت اوراکل است. اين روش توسط تيم مهندسي سيستم شرکت راي دانا مورد بازبيني قرار گرفته و با توجه به تجربيات گذشته اين شرکت و مقتضيات و نيازمنديهاي شرکتها و سازمانهاي ايراني اختصاصي گرديده است.
مهمترين کارکردهاي اين متدلوژي به شرح زير ميباشد:
- سرعت بخشيدن به پيادهسازي پروژه به منظور کاهش ريسکهاي ناشي از طولاني شدن استقرار سیستم
- پخش اثربخشي پيادهسازي پروژه در تمامي بازه زماني مدت انجام پروژه به جاي نداشتن اثربخشي در يک مدت طولاني و تحميل تغييرات ناگهاني در انتها
- اولويتدادن به فرآيندهايي که اثربخشي بيشتري در سازمان دارند
- پوشش کامل نيازمنديهاي کارفرما (انطباق سيستم با نيارمنديها)
- رفع مشکلات و نقاط ضعف سازمان در حوزههاي کاري تحت پوشش توسط سيستم
- بهبود و سادهسازي فرآيندها و روالهاي سازمان در پايان پروژه
- کاهش ريسکهاي انجام پروژه (جلوگيري از توسعه و تغيير بدون برنامه در نرم افزار)
- کاهش مقاومت درون سازماني از طريق ايجاد تعاملات سازنده بين واحدهاي مختلف با تيم اجراي پروژه
- توجه به کيفيت خدمات مشاوره و آموزش
متدولوژی شرکت رایدانا برای این منظور واستقرار کامل سیستم Cyber ERP در سازمان، شامل مراحل زیر میباشد:
همچنین رایدانا با استفاده از چارچوب ITIL به منظور بهبود خدمات قابل ارائه به سازمانهای گوناگون به تدوین فرآیندهای مورد نیاز برای استقرار کامل سیستم Cyber ERP پرداختهاست. ITIL مجموعهای از تجارب موفق (Best Practices) مدیران در حوزه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات است که سازمانهای کوچک و بزرگ اعم از دولتی و غیردولتی مرتبط با IT، برای مدیریت صحیح، بهینه و اصولی کارهایشان از آنها استفاده میکنند. چارچوب ITIL برای ساماندهی و مدیریت کلیه فعالیتهای مرتبط با واحد فناوری اطلاعات در سازمانها، یک سری الگوی طراحی(Design Pattern) ارائه کرده که با اجرا، آموزش و پیادهسازی صحیح آنها سازمانهای IT محور میتوانند با ارائه سرویسها و خدماتی هر چه بهتر و با صرف زمان و هزینه کمتر به نتیجه مطلوب که همان افزایش رضایتمندی مشتریانشان است دست یابند.
مهمترین سودمندیهای کسب شده از ITIL برای سازمان به شرح زیر میباشد.:
- همسوسازی خدمات با نیازمندیهای جاری و آتی کسب و کار و مشتریانش
- بهبود کیفیت ارائه خدمات
- بهبود راندمان و بهرهوری از منابع
- کاهش هزینههای پشتیبانی خدمات در درازمدت
- مشخص شدن سطح خدمت قابل ارائه به مشتري (SLA) و توافق با وي
- کاهش ريسک روبه رو شدن با نياز هايي که تا به حال شناسايي نشده اند
- کاهش هزينه مربوط به رفع باگها و مشکلات مشتري
- مديريت دانش مربوط به پروژه هاي قديمي و جديد ( امکان استفاده کارشناسان از آن و بکارگيري به منظور سرعت بخشيدن در عمليات)
- ايجاد يکپارچگي در تمامي فازهاي پياده سازي يک پروژه براي مشتري
- بهبود، حل و رفع درخواستهاي از سوي مشتريان و کاهش چرخه عمر حل و رفع آنها
- تفکيک نقش هاي استقرار، آموزش، پشتيباني از يکديگر و برداشتن مسئوليت آنها از دوش مديران محصول
- بهبود ظرفيت ( کمي و کيفي) جهت قرارداد با مشتريان جديد
- بهبود فرآيندهاي مربوط به امنيت اطلاعات